Check 'در اوج' translations into English. Look through examples of در اوج translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar.
[خذ المزيد]اوج در ترکی معنی ۱. نوک ( مثلا ساچین اوجی یعنی نوک مو ) و گوشه ۲. کف دست در تلفظ آووج ۳. آوجی یعنی شکارچی ۴. اوجا یعنی مرتفع ۵. اوچ یعنی ۳ ۶. اوچ یعنی بپر.
[خذ المزيد]مقر (غزنی). مقر ( به لاتین: Muqur ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی مقر واقع شده است. مقر ۲٬۰۰۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
[خذ المزيد]اوج. اوج . [ اَ ] (اِ) علو. (اقرب الموارد). طرف بالای هر چیز. (آنندراج ) (انجمن آرا). معرب اوک است که به معنی بلندی است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). بالا و بلندترین نقطه .
[خذ المزيد]افغانستان دارای ۶۵۲٬۸۶۰ کیلومتر مربع پهناوری، چهل و یکمین کشور وسیع دنیا است و جمعیت آن حدود ۴۰٫۵ میلیون نفر است که آن را در رتبه سی و هفتم کشورهای دنیا قرار میدهد.
[خذ المزيد]دیکشنری ترجمه و معنی. ترجمه فارسی به انگلیسی. ترجمه انگلیسی “اوج” ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “اوج” عبارت است از climax, pinnacle, culmination, zenith, top, apex. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا
[خذ المزيد]واژگان ( اوز/اوس ) در زبان اوستایی به چمِ ( بالا، در بالا، بیرون، به بیرون ) و واژه ( اوسنا ) به چمِ ( اوج ) و همچنین واژه out در زبان انگلیسی، با واژه ( اوج ) از یک ریشه هستند.
[خذ المزيد]noun. متوجه شدم تمام کسانی که در حرفه خود در اوج قرار گرفتهاند زمانی در قعر بودند. I realized that everyone who is at the top in any field was once at the bottom. Open Multilingual Wordnet. ترجمه های
[خذ المزيد]© Copyright - PETER&X محطم